« محیط زیست »
قاتل کهنسال ترین درخت ایران...
حراج محیط زیست...
ویرانی محیط زیست و...
جمشید شیرانی و الف. مازیار ظفری :
سالن تشریح و اشعار دیگر: گوتفرید بن*
گوتفرید بن * بی شک یکی از برجسته ترین شاعران و نماینده تمام عیار مکتب اکسپرسیونیسم در ادبیات معاصر آلمان است. عناوینی که وی پس از مرگش از طرف مطبوعات آلمان دریافت کرد شاهدی بر اهمیت موقعیت ادبی او در آلمان معاصر می باشد. برای نمونه وی را ” تنها نماینده ی قابل عرضه در سطح بین المللی شعر آلمان”، ” بالاترین مقام ادبی آلمان معاصر”، ” مردی که بیش از هر کس دیگری بر ادبیات پس از جنگ آلمان تأثیر نهاده”، و ” یکی از بزرگان ادب اروپا” نامیده اند. ...ادامه
نگاهي به جهان هنري فروغ فرخزاد
به بهانه زادروزش
شعری برای جهانِ تربيت نيافته
فرناز جعفرزادگان
"...آن چه در شعر فروغ ميبينيم، شهامت و جسارت شاعر نسبت به كلمات، زندگي و مردم است كه با عشقِ عميق و آينهوار، نسبت به هر چيز، جهان را در كلمات طي ميكند. اين عشق در ضمير فروغ شكل گرفته، عاشق بودن به كلمه تا زندگي را شعر كند و شعر را زندگي؛ و تمامي عوامل از جمله محيط زندگي، خانواده و كار، حتي فراز و نشيبِ روزها و شبها، دست به دست هم ميدهند تا فروغ منِ دروني خود را بيشتر بينا كند. شايد از ديد ما كمي راحت باشد اما عشق فروغ به واژهها و جانِ شعر، باعث شد تا بسياري را در اين راه جا بگذارد و زندگياش را فداي شعر كند. عشق و علاقه فروغ به نو كردن كلمات و جورِ ديگر ديدن در شعر و جسارت و تسلطش بر واژه، سبب شد تا آفرينشي ديگر در زبان داشته باشد. زباني كه در قيدوبند واژه نيست و زيبايي را با همان كلمات روزمره در كلام ميآفريند و اين رها بودن از واژه، زندگي، عشق، درد و جامعه را بسيار ملموستر به جهان شعر و مخاطب عرضه ميدارد..." ادامه
سفر به انتهای وحشت و لبخند...
وقتي حقيقت را در پنجههاِي ...
« اندیشه »
انسانی بسيار انسانی...
من خود موضوع كتاب خويشم...
در مسير نيكي و حقيقت...
شکل های زندگی:
لئون تولستوی و سبک ادبی او
نادر شهریوری (صدقی)
تولستوی آثار مهمی خلق کرد که هرکدام شان شاهکاری در ادبیات جهان به شمار می رود، از رمان «رستاخیز» گرفته تا «جنگ و صلح» و از «آنا کارنینا» تا «مرگ ایوان ایلیچ» نمونه ای از ادبیات تولستوی اند. هریک از این رمان ها شکلی از اشکال بی اندازه متنوع زندگی را به نمایش درمی آورند؛ اما آنچه در همه این رمان ها وجود دارد و شاخصه تولستوی است، سبک اوست. به بیانی دیگر نبوغ تولستوی به عنوان نویسنده در سبک او متجلی می شود، تولستوی در داستان هایش مانند زندگی اش در هیئت «ارباب» ظاهر می شود، مقصود از ارباب احاطه او بر زمین و زمانه خود است. تولستوی سبکی توام با آرامش، صرفه جویی بدون هیچ ردی از استیصال و درماندگی - ارباب نمی تواند مستاصل ظاهر شود- خلق می کند...ادامه
دولت گرائی و نقش ذهنیت مسدود(2)
- بخش آخر -
فرشید یاسائی
" جامعه و مردم با هنر لطیف و با ایدئولوژی ، خشن خواهند شد "
"...توسعه و نوزائی ، به تحرک و تعاون محتاج است. رشد خلاقیت ، استعداد و شکوفائی فرهنگ و هنر... ریشه در اندیشه پویا دارند که تضمینی است برای جامعه آزاد. لذا کوشش ما باید بر این محور باشد که از تجربیات تاریخی بشریت در جهان درس بگیریم. خود را شریک توسعه و پیشرفت جهانیان کنیم. برای فراگیری از تجربیات موفقیت آمیز آنان رقابت کنیم و با توجه و اهمیت دادن به استقلال رای و اختیار؛ خود را آماده پذیرش کمبود ها و جبران خسارت های ناشی از ذهنیت مسدود که ده ها سال است ما را از گردونه جهانی پیشرفت و مدرنیته دور ساخته، نمائیم. بدون انتقاد و دیدن کمبودهای خود، نمیتوانیم به آینده روشن خوشبین بود. باید با تمام وجود قدرت فراگیری خود را تقویت کنیم و از ندانستن هراسی نداشته باشیم..." ادامه
شکل های زندگی: ادبیات واسطه می شود
خطوط موازی
نادر شهریوری (صدقی)
"... بسیاری ادبیات و فلسفه را به دو خط موازی تشبیه می کنند، این تشبیهی درست است
اما مهم نقطه های تلاقی این دو خط است و اینکه آیا این دو خط موازی به هم می رسند؟
پاسخ به این سوال می تواند فضای مبهم میان این دو را روشن سازد. بسیاری از
نویسندگان ازجمله بورخس، فارغ از «رنج های فلسفه» بر این باورند که دو خط موازی
یکدیگر را قطع نمی کنند و بنابراین آنچه می ماند ذوق و تخیل نویسنده است که بدون
وساطت میانجی ها به کشف و شهود نائل می شود. در این شرایط ادبیات به
گشایش های فلسفه بی اعتنا است و به جای آن نویسنده می کوشد با ارائه داستان هایی که
به ناگزیر به فرم و آرایه های ادبی معطوف می شود، در نهایت لذتی زیبایی شناسی برای
خواننده پدید آورد، هنری که بورخس در ارائه چنین ادبیاتی به خرج می دهد. بورخس در
بازی با کلمات اعجاز می کند، او با منطقی شطرنجی و ترکیباتی نه از پیش تعیین شده
بلکه فی البداهه کاری شگفت آور انجام می دهد و با شعبده های خود خواننده را مات و
مبهوت بر جای می گذارد، اما ادبیات در بورخس خلاصه نمی شود...".
ادامه
مقدمه اِی تاريخي بر آنارشيسم
جرج وودكاك
ترجمه : مهدی پناهجو
"... از نظر فرد آنارشيست ، ساختار هرمي شكلي كه
توسط حكومت اعمال ميشود و در آن قدرت از بالا به پائين جريان دارد ، تنها در صورتي
قابل جايگزيني است كه جامعه به صورت نسخ تنگ در هم بافته اي از روابط داوطلبانه در
آيد! يك جامعه داراي حكومت و يك جامعه آنارشيستي ، همانا تفاوت بين ساختار و
ارگانيسم است ! يكي از اين جوامع ، ساخته ميشود و ديگري مطابق قوانين طبيعي ، فرا
ميرويد! از لحاظ شكل شناسي ميتوان هرم حكومت را با كره جامعه مقايسه نمود كه تعادل
فشار ، مايه پيوستگي
وبقاي آن است ! د..."
ادامه
معرفی : صحبت از آنارشیسم است...! در مرحله نخست مفهوم نا آشنائی به نظر نمی آید و در نشریات ، مقالات و کتب ، رادیو و تلویزیون و اینترنت.... بسیار تکرار میشود اما چون اکثرا با تردید ها و بدفهمی های بسیاری روبرو بوده است . مجبوریم آنرا موشکافی و در پژوهش و یافتن ریشه های این درخت تنومند کمی بخود رنج تجسس دهیم . نویسنده کتاب ، پیش زمینه این تجسس را در برابر خواننده خویش قرار داده است. آقای پرویز رستم کوشش کرده به ما نشان دهد که ذهن منطقی از آنجا که باید خود را به ساختار و تغییرات اساسی عادت دهد...لذا باید کاوشی صورت پذیرد که تردیدها و بدفهمی مفهوم آنارشیسم لااقل به حداقل رسد!
وی کوشش میکند که ذهن کنجاو به وضعیت خودآگاه اضافه تا به رمزگشایی مفهوم آنارشیسم یاری رساند...بدین منظور از تجربیات آنارشیستها و متفکران این ایده سخن میگوید...با آنان به سفر میرود و از تجربیات شخصی و غیر شخصی آنان به ذهن فعال یاری میرساند....نویسنده نگاهی کنجکاو به تاریخ روسیه و اسپانیا (1936) دارد وضعیت آنارشیستها را در برهه حاکمیت بلشویکها به رهبری لنین (1917) و بعد استالین یعنی دشمنان سرسخت آنارشیستها ، بررسی میکند و چرائی این خصومت را توضیح میدهد...! ناگفته نماند سرچشمه این خصومت مبارزه اقتدار و اقتدارستیزی در بین الملل اول (1876 - 1864) آغاز شد که نهایتا در مسکو به اوج خود رسید!آنارشیسم دنیای شگفت انگیزی دارد که متاسفانه به علت کمبود ادبیات بزبان فارسی...کمتر خوانندگان فارسی زبان به این دنیا وارد شده و عموما مخالفان از این کمبود استفاده کرده و تا جای ممکن تبلیغات سو را دامن زدند...خصوصا کمونیستهای متاثر از مسکو...نویسده در کتاب خود میکوشد تا بخشی از اسرار شگفت انگیز این فرهنگ سیاسی را روشن و با خوانندگان خود همسفر شود! خواندن این کتاب را به خوانندگان محترم توصیه میکنیم! سردبیر
این کتاب توسط " نشر آیدا " جدیدا منتشر و در اختیار خوانندگان کنجکاو قرار گرفته است! با رجوع به آدرس این انتشارات میتوانید کتاب را ابتیاع فرمائید...!
Aida Orient Books Tel . +49 (0) 234 970 4804
Universitätsstr 89 - 44789 Bochum
یادداشت ماریو بارگاس یوسا درباره
آنارشیست ها و « بلوایی فراتر از چپ »
تاثیر سارتر
مترجم: منوچهر یزدانی
"...آیا فکر می کردید آنارشیست ها ناپدید شده اند؟ اصلا چنین چیزی نیست. به گفته رافائل اوزکاتگی1 ونزوئلایی، آنها از سلامت کامل برخوردارند. اوزکاتگی به تازگی کتابی منتشر کرده است که در آن به شدت از دولت نیکلاس مادورو انتقاد می کند و وی را به بدرفتاری و شکنجه زندانیان سیاسی و قتل های منتقدانی مانند خود او متهم می کند. اوزکاتگی عضو تشکل های مختلفی است که بمب گذاری و اسلحه را نفی و برای اهداف اصیل تری مانند دفاع از زندانیان سیاسی مبارزه می کنند و درصدد همکاری با کشورهایی هستند که تمایل به پذیرش پناهنده دارند. از آنجایی که در آمریکای لاتین چپ ها معمولا از نظریه های دموکراتیکی حمایت نمی کنند، مقالات او غیرمعمول و خاص به نظر می رسند. علاوه بر این، اوزکاتگی نه تنها یک نظریه پرداز، که کنشگری سیاسی نیز به حساب می آید..." .ادامه
بیانیه آنارشوسندیکالیستها و آنارشیستهای
روسیه در مورد وضعیت قزاقستان
ترجمه از متن انگلیسی : نادر تیف
"... رژیم قزاقستان از نیروهای کشورهای بلوک نظامی – سیاسی به ریاست فدراسیون روسیه خواست برای سرکوب اعتراضات اجتماعی وارد کشور شوند. این نیروها نقش ژاندارم سرمایه جهانی را دارند و موظف هستند تا شعلههای شورش اجتماعی را در قزاقستان خاموش کنند تا شعارها و مطالبات به کشورهای دیگر سرایت نکند و اعتصابات کارگری و اعتراضات توده ای علیه دیکتاتوری گسترده «بهداشتی» و تبعیضها صورت نگیرند..." ادامه
علل و انگیزه های حسادت و امکان درمان آن
اما گلدمن
ترجمه : ا. مازیار ظفری
"...تحقیقات تاریخی رکلوز، مورگان و دیگران در مورد زناشوئی اقوام بدوی ، خود استدلالی علیه حسات است. کسی که با نوشته های آنان آشنا نباشد نیز میداند که تک همسری ، متاخرترین شکل روابط جنسی است که حاصل خو گرفتن به زندگی خانگی و مالکیت بر زن می باشد. انحصار طلبی واین احساس ناگزیر حسادت ، از این سرچشمه آب می نوشد. در گذشته وقتی زن و مردی بی پروا از قانون و اخلاق یکدیگر را می یافتند. حسادتنی وجود نداشت. زیرا حسادت بر این تصور استوار است که زن در انحصار شوی خویش میباشد و بالعکس. وقتی کسی جرات پایمال نمودن این حق الهی و مقدس را بخود بدهد، حسادت دست به اسلحه می برد. در چنین شرایطی ، ادعای طبیعی بودن حسادت ، مضحکه ای بیش نیست. در واقع حسادت چیزی نیست جز حاصل غیر طبیعی انگیزه ها و علل آن...." ادامه
نه خدا نه ارباب ؛ تاریخچهی آنارشیسم ـــ بخش یکم و دوم
افق های نو در انباشت انرژی...
بر هوش مصنوعی پيروز می شويم...
هوش مصنوعی و جهان موازی...
ادامه...