قتلعام پرندگان مهاجر...
جنگل ها در آتش سوخت...
انقراض نهنگ ها...
خلیج گرگان تا مرگ قطعی...
الگویی برای مدیریت ...
تربیت نااهلان ...
محافظت یا حفاظت...
علت گسترش آتش...
نسل کشی پرندگان در فریدونکنار…
جهان در رویارویی با کرونا در گفت و گو با
یووال نوح هراری، مورخ و آینده پژوه
گفتگو: فاطمه فلاح
"...متاسفانه
پاسخ ما به آن مطلوب نبوده است.فقدان اتحاد جهانی در مقابله با همه گیری از
سویی و تبعات نگران کننده اقتصادی آن از سوی دیگر گواه این مدعا است. البته
هنوز خیلی برای برپایی این اتحاد جهانی دیرنشده است. برتری ما نسبت به ویروس
کرونا دراین است که ما توانایی همیاری و کار کردن با هم را داریم، حال آنکه
برای مثال یک ویروس کرونا در چین نمی تواند توصیه یا کمکی به ویروس دیگر در
امریکا بکند. چین می تواند
به امریکا مشاوره بدهد، کشورها می توانند ابزار مورد نیاز پزشکی را برای یکدیگر
ارسال کنند و... .اما اگر ما از این توانایی انسانی خود بهره نبریم به نوعی از
توانایی ما در مدیریت این بحران کاسته خواهد شد. جهان در ابتلا به ویروس ابولا
در
۲۰۱۴
و در بحران اقتصادی در ۲۰۰۸
بسیار قابل قبول عمل کرد و امریکا در این میان هدایت جهانی را عهده دار بود.
اما دولت امریکا با شعار «اول امریکا» بسیار صریح به دنیا اعلام داشته است که
دیگر اهمیتی برای بشریت خارج از مرزهای خود قائل نیست. بله امروز امریکا اول
است. اول در تعداد بیماران کووید
۱۹
و اول در تعداد مرگ ومیر ناشی از آن. نبود اتحاد جهانی می تواند بسیار مخرب
باشد. ابتدا اینکه برای تولید واکسن نیاز داریم که کشورها اطلاعات شان را
درکنار یکدیگر قرار دهند و البته باید بتوان به این اطلاعات اطمینان کرد. در
بحران اقتصادی حتی وجود این همکاری و اتحاد حیاتی تر جلوه می کند.دولت امریکا
توان این را دارد که بسته حمایتی برابر با
۲
تریلیون دلار را برای شهروندانش درنظر بگیرد اما بسیاری از کشورها این شکل از
منابع و ظرفیت ها را دراختیار ندارند و اگر ما یک نقشه اقتصادی جهانی برای رفع
این معضل نداشته باشیم به بحران اقتصادی خواهیم رسید که البته منجر به بی ثباتی
جهانی خواهد شد..." ادامه
ده داستان کوتاه برگزیده...
داستان داستانها...
سورِ مرگ...
زندگیِ کاملا متفاوتی...
زنی در میانه...
نقد و اصلاح جامعه...
بازی خدایان...
پيير ژوزف پرودن* کنار گذاشته شده ؟
ادوارد کاستلون، *
"...او
معتقد بود که ارزش هر شي مي بايست بر اساس «کارآيي» آن محاسبه شود، يعني به
نسبت تاثيرات اجتماعي واقعي و مادي آن شي. اقتصاد دانان هم عصر وي که گردش ثروت
از طريق مبادله برايشان اهميت داشت، ارزش اشيا را مستقل از نياز هاي
توليدکنندگان براي ادامه کار تعريف مي کردند. ژان باپتيست سي (١٧٦٧ ـ ١٨٣٢) طرح
مي کرد که «کالا ها با کالاهاي
ديگر مبادله مي شوند». اين بدان معناست که فروش يک کالا با رونق گرفتن تجارت
کالاهاي ديگر بالا مي رود و در وهله آخر، ارزش کالا بر اساس هزينه تامين آن
ارزيابي مي شود، از اين رو به اين دليل که ارزش کالا بر اساس قرار داد ها مشخص
مي شود، داراي مبناي ثابتي نمي باشد. مطابق نظر پرودن، به اين ترتيب ارزش کالا
خارج از «کارايي» آن تعيين مي شود. درست است که تعادل بين توليد و مصرف مد نظر
مي باشد، اما براي نيل به اين منظور، کالاي به فروش رسيده و ميزان کاري که براي
توليد آن انجام گرفته مي بايست پيوسته در تعادل باشند..."
ادامه
پل گوگن * : عاشق زندگی بدوی و وحشی
"... گوگن برای
مکاشفات خود در این دنیای پنهانی احساس، پاریس را به قصد غرب فرانسه ترک کرد تا در
میان دهقانان ایالت برتانی زندگی کند. در آنجا کوشید تا در تصویرهایی به نام تجلی
پس از موعظه دینی ایمان ساده و صریح آنان را به تصویر بکشد. این چیزی بود که هیچ یک
از نقاشان مکتب رومانتیسم به آن دست نیافته بودند، یعنی شیوهای مبتنی بر منابع پیش
از نهضت رنسانس،
برجسته نمایی و سه بعد نمایی جای خود را به شکلهای برابر و ساده محصور در درون
خطوط کناره نمای سیاه و ضخیم دادهاند و رنگهای تابناک پرده نیز به همان اندازه
غیر طبیعی است. گوگن همانند استادان نقاش پیش از خود موضوعاتش را از دل تاریخ، دین
و اسطورهها همچون خدایان و الهه ها، قهرمانان اساطیری و زیباییهای خیالی بر
میگزید. در حقیقت او خود را وقف سنت بازآفرینی عناصر ابدی کرده بود. شاید وی در
این انتخاب در جستجوی جاودانگی هنرش بود و دریافته بود..."
ادامه
ترامپیسم مدتها با ما خواهد بود...!
نوآم چامسکی*
مترجم: زهره صفاری
"...نیازی
به مرور این داستان تلخ نیست اما اینکه ریشه واقعی ساختار غیردموکراتیک حکومت را در
ذهن داشته باشیم اهمیت زیادی دارد. در قرن 18، باوجود وقوع کودتای مؤسسان، قانون
اساسی همچنان یکی از گامهای اصلی برای حرکت به سوی دموکراسی بود. اما در 250 سال
بعد اتفاقات زیادی رخ داد. اگر امریکا تصمیم به
عضویت در اتحادیه اروپای امروز را داشته باشد احتمال رد شدن آن دور از ذهن نیست.
چراکه شخصیت غیردموکراتیک سنای امریکا برای این عدم پذیرش دلیلی لازم و کافی است.
در اینجا آنچه کمی عجیب است اینکه دکترین پایهگذاران قانون اساسی ما را مجبور به
پذیرش عقاید گروهی از برده داران سفیدپوست ثروتمندی میکند که 250 سال قبل
میزیستند..."
.ادامه
کرونا و مرگ ...در گفتاری از یووال نوح هراری
فانی بودن خود را بپذیریم
مهدی احمدی
"... انقلاب
علمی به وجود آمد. برای دانشمندان، مرگ یک تقدیر نیست، این فقط یک مشکل فنی است.
انسان ها می میرند نه به خاطر تقدیر، بلکه به دلیل برخی نقص های فنی می میرند. قلب
از پمپاژ خون متوقف می شود. سرطان کبد را نابود کرده است. ویروس ها در ریه ها تکثیر
می شوند و مسوول این مشکلات فنی چیست؟ سایر مشکلات فنی. قلب پمپاژ خون را متوقف
می کند، زیرا اکسیژن کافی به عضله قلب نمی رسد. به دلیل برخی جهش های تصادفی
ژنتیکی، سلول های سرطانی در کبد گسترش می یابد. ویروس ها در ریه های من مستقر شدند
زیرا شخصی در اتوبوس عطسه می کرد. هیچ چیز متافیزیکی در مورد آن وجود ندارد. معتقد
است که هر مشکل فنی راه حل فنی دارد. برای غلبه بر مرگ نیازی نیست که منتظر وعده
های سنتی باشیم. "
ادامه
دولت انقلابی توهمی بیش نیست
برگردان از: نادر تیف
"...
نمیتوان ادعا کرد که جامعه طبقاتی
برچیده خواهد شد بی آن که دوگانه حاکم و حکومتشونده نابود نشود. اقتصاد فقط یکی از
عرصههاییست که تفاوت قدرتهای قانونمند را به واسطه ساختارهای اجتماعی نشان
میدهد، سیاست عرصهی دیگریست. نسبت مالکیت خصوصی سرمایه با اقتصاد همانند نسبت
قدرت دولتی با سیاست است.
مارکس و لنین سردرگمی بزرگی
به وجود آوردند هنگامی که قول دادند دولت میتواند برای پایان جامعه طبقاتی عمل کند
و سپس خودش زوال یابد. به عبارت دیگر آنان معتقد بودند که «زحمتکشان» – یا بهتر است
گفته شود حزبی که آنان را نمایندگی میکند مانند بقیه احزابی که قدرت را میگیرند –
پلیس، ارتش، دادگاهها، زندانها، بوروکراسی و دیگر شاخ و برگهای دولت را به دست
میگیرند و معجزهوار برابری را مستقر میکنند. امّا پرسش این است: دولت چیست؟..."
...ادامه
اندیشه
معجونی از دیکنز و تارانتینو...
پيوند ديرينه فلسفه و تئاتر...
مقدمهاي بر ايدئاليسم آلماني...
در فرانسه قرن سیزدهم...
تکوین حکومت در فرانسه...
اصلاح از بالا، چانه زنی در بالا...
میانجیگری؛ راهی نوین برای حل...
فلسفه و معنای بحران…
نگاهی به جنبش اخیر ضدسانسور در کوبا
نادر تیف
"...پیش از آن که نگاهی به این جنبش بینظیر انداخته شود بد نیست چند نکته تدقیق گردد. مقولات امپریالیسم و ضدامپریالیسم دوگانهای به جا مانده از فرهنگ سیاسی فیدل کاستروست که هم در کوبا و هم در جهان در ارتباط با مسائل این کشور جا انداخته شد. به محض این که اعتراض و مطالبهای در کوبا مطرح میشود، حکومت فوراً به آن انگ ارتباط با امپریالیسم آمریکا میزند تا بهانهای برای سرکوب بتراشد. اما این دوگانه کمکی به فهم مسائل متعدد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که کوبا با آن دست به گریبان است، نمیکند. این دوگانه، امپریالیسم/ضدامپریالیسم، در خارج از کوبا نیز دولتهای اروپایی و آمریکای لاتین را به سکوت واداشته و نتیجهاش به جز این نبوده که دولت ایالات متحده آمریکا با گروههای فشار خود یکهتاز میدان گردد و اتفاقاً دست دولت کوبا را در سرکوب بازتر کند. پرواضح است که نمیتوان با اتکاء به یک راست افراطی چون ترامپ به جنگ اختناق موجود در کوبا رفت.." ...ادامه
فرمانده عضو حزب کمونیست یونان ، سر از بدن
این کارگر آنارکوسندیکالیست جدا کرد!
تهیه و تنظیم از نادر تیف
"... در
سومین کنگرهی «کنفدراسیون عمومی کار یونان» ،
۲۸
مارس ۱۹۲۶،
مارکسیست – لنینیستها دیگر چنان سلطهی خود را بر این تشکل کارگری برقرار کرده
بودند که کنستانتینوس و دیگر کارگران
آنارکوسندیکالیست را از کنگره اخراج کردند، همانگونه که کارل مارکس میخائیل
باکونین را از انترناسیونال اوّل اخراج کرد. اما آنان به این نیز بسنده نکردند
و با نفوذی که پیدا کرده بودند به کنستانتینوس اجازهی کار برای امرار معاش هم
نمیدادند. اما
کنستانتینوس سپراس کارگر
مقاوم و جانسختی بود. او موفق شد از سال
۱۹۳۰
در شرکت راهآهن آتن کاری بیابد و با کارگران دیگر چندین جنبش اعتصابی
راهاندازی کند.واپسین باری که کنستانتینوس سپراس زندانی شد در جزیرهی
اسکوپئولس و در طی دیکتاتوری متاکساس (۱۹۳۶-۱۹۴۱)
بود. او در مدتی که یونان
اشغال شد در متاکسورژیو زندگی میکرد، اما روز
۱۴
سپتامبر ۱۹۴۳
یک فرمانده چریکهای حزب کمونیست یونان به نام اورستیس او را یافت و به طرز
فجیعی سر او را برید و بدنش را قطعه قطعه و پراکنده کر
" ...ادامه
به مناسبت در گذشت یک آنارشیست : دیوید گریبر
ديويد گريبر* انسانشناس، فعال سیاسی و متفکر آنارشیست آمریکایی، در 59 سالگي درگذشت
علیه دولت و سرمایه
"...دیوید
گریبر، انسانشناس و نویسنده آنارشیست كتابهای پرفروش درباره بوروكراسی و
اقتصاد مانند «شغلهای مزخرف: یک نظریه» و «بدهی: 5000 سال اول» در 59سالگی
درگذشت. سوم سپتامبر (13 شهریور) نیكا دوبروفسكی، هنرمند و نویسنده و همسر
گریبر در توییتر اعلام كرد كه او دوم سپتامبر در بیمارستانی در ونیز درگذشته
است. علت مرگ او هنوز معلوم نیست. گریبر علاوه بر شهرتش بهخاطر
نوشتههایی گزنده و نافذ درباره بوروكراسی، سیاست و سرمایهداری، یكی از
چهرههای برجسته جنبش اشغال والاستریت و استاد انسانشناسی در مدرسه اقتصادی
لندن (LSE)
بود. آخرین كتاب او با عنوان «سرآغاز همهچیز: تاریخی جدید از بشریت» كه با
دیوید ونگرو نوشت، پاییز 2021 منتشر خواهد شد. روتگر برگمن، مورخ هلندی، گریبر
را «یكی از بزرگترین متفكران زمانه ما و نویسندهای خارقالعاده» نامید. اُون
جونز، مقالهنویس گاردین، او را اینگونه توصیف كرد: «یك غول روشنفكری، مملو از
انسانیت، كسی که کارهایش باعث الهام و تشویق و تربیت خیلیها شده است». جان
مكدانل، نماینده مجلس از حزب كارگر، نوشت: «من دیوید را یك دوست و متحد بسیار
باارزش میدانستم. تحقیقات و نوشتههای نوآورانهاش تفكری بدیع و رویكردهایی
خلاقانه در كنش سیاسی به روی ما گشود. همه ما عمیقا دلتنگ او خواهیم بود». تام
پن، ویراستار گریبر در انتشارات «پنگوئن رندوم هاوس»، گفت این نشر از شنیدن
خبر مرگ او عمیقا متأثر شده است و گریبر را «یك رادیكال واقعی و پیشگام در همه
کارهایش» نامید. پن گفت: «كارهای الهامبخش دیوید روش فهم مردم از جهان را
تغییر شکل داد. در كتابهایش كنجكاوی مدام و جستوجوگرانه و سرباززدن از پذیرش
راهحلهای سادهانگارانه به چشم میخورد و همه اینها در اوج تیزبینی و طنز. از
همه اینها گذشته..."
ادامه
در سالروز مرگ اما گلدمن بررسی شد
فراز و فرود یک آنارشیست
علیرضا صدقی
« من ترجیح می دهم بر روی میزم گل های رز بیشتری از الماس دور گردنم داشته باشم . »
"... گلدمن در سال 1897 نوشت: «من خواستار استقلال زنان هستم. حق آنان به حمایت
از خود، به زندگی
برای خود، به عشقورزی با هر که مایلند و به دفعاتی که دوست دارند.» برخلاف
بسیاری از آنارشیستها که در آن زمان فکر میکردند ستم بر زنان با استقرار
جامعهای نوین از بین خواهد رفت، گلدمن معتقد بود که زنان از ستمهای خاصی در
رنجند که علل خاص خود را دارد. او در تمام دوران فعالیت خود، نیاز زنان به
رهایی اقتصادی، اجتماعی و جنسی را مطرح میکرد. به نظر وی، خانواده مردسالار،
ستم جنسی و مشکلات مالی در موقعیت فرودست زنان نقش دارند و مانع شکوفایی فردیت
آنها میشوند. ازدواج به نظر او، شکل قانونی فحشا بود که در آن زنان در مقابل
موقعیت اقتصادی و اجتماعی، خود را عرضه میکنند و با این اعتقاد که بچهداری
اجباری، مانع خودمختاری اقتصادی و جنسی زنان میشود، در مبارزه برای دستیابی
رایگان به وسایل جلوگیری از بارداری به چهرهای برجسته تبدیل شده بود..."
ادامه
سفری حماسهای در زمان…
نظریه مدرن ذرات و میدانها…
هوش مصنوعی با دانشگاههای…
چه چیز موجب به وجودآمدن…
عشق، انسانیت و داروشناسی…
کالبد شکافی علمی یک افسانه…
كرونا و شبهعلم…
فوران دوباره كرونا...
آینده سایبورگی ما...
دانشورزى چيست؟...
پاسخهای کوتاه به...
گوش کن، حمایت کن...
راه دشوار تشخیص...
نوبل 2020 در...