ساکو و وانستی
" اگر بخواهند مرا بکُشند، من نمیتوانم بگویم که این به ناحق بوده است. آنها مرا برای چیزی که به
آن باور دارم می کُشند. به این امید که روزی حقیقت پیروز شود."
فرشید یاسائی
پیشگفتار : محاکمه نیکولا ساکو و بارتولومئو وانستی در دهه 1920 میلادی، بعد از محاکمه هشت آنارشیست در شیکاگو سال 1887 * یکی از پرحاشیه ترین ، جنجالیترین و بحث برانگیزترین وقایع در تاریخ حقوقی و اجتماعی آمریکا به شمار میآید. این دو مهاجر ایتالیایی که به دلیل اعتقادات آنارشیستی و فعالیتهای کارگری شناخته می شدند، به جرم سرقت مسلحانه و قتل در یک محاکمهای جنجالی و طولانی متهم شدند. این محاکمه در زمانی صورت گرفت که جامعه آمریکا درگیر ترس از نفوذ تفکرات رادیکال و خصوصا آنارشیستی و مهاجرت گسترده به این سرزمین بود.
آنچه این پرونده را از دیگر محاکمات جنایی متمایز میکرد، پیچیدگیهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانهای بود که در آن رخ داد. فضای شدیداً ضد مهاجر، تبعیضات نژادی و ترس از فعالیتهای انقلابی، بستر را برای محاکمهای فراهم ساخت که بسیاری آن را به دور از معیارهای عدالت و انصاف میدانند. عدم ارائه مدارک کافی و برخورد تعصبی دادگاه، باعث شد که بسیاری از روشنفکران، فعالان حقوق بشر و مردم عادی در سراسر جهان به حمایت از ساکو و وانستی برخیزند و خواستار تجدیدنظر در حکم آنان شوند.
در نهایت، این دو نفر در سال 1927 اعدام شدند، اما پرونده آنها همچنان بهعنوان نمادی از مبارزه علیه بیعدالتی، تعصب نژادی و سوءاستفاده از سیستم قضایی مطرح است. ماجرای ساکو و وانستی همچنان در بحثهای حقوقی و اجتماعی بهعنوان یک مثال تاریخی از تأثیر تعصبات اجتماعی و سیاسی بر عدالت مورد بررسی قرار میگیرد و یادآور این واقعیت است که در برهههایی از تاریخ، سیستمهای قضایی نیز ممکن است تحت تأثیر فشارها و پیشداوریها قرار گیرند.
****
آغاز : ساکو و وانستی (Sacco and Vanzetti) دو مهاجر ایتالیایی بودند که به دلیل اعتقادات آنارشیستی و فعالیتهای سیاسی خود در دهه ۱۹۲۰ در آمریکا به نماد بیعدالتی در نظام قضایی و تبعیض علیه مهاجران تبدیل شدند.
نیکولا ساکو (Nicola Sacco) و بارتولومئو وانستی (Bartolomeo Vanzetti) هر دو در اوایل قرن ۲۰ به آمریکا مهاجرت کردند. آنها به عنوان کارگران ساده فعالیت میکردند! ساکو یک کفاش بود و وانستی به عنوان ماهی فروش کار میکرد. آنها در آمریکا به جنبشهای آنارشیستی پیوستند و به خاطر فعالیتهای سیاسی و حمایت از حقوق کارگران شناخته شدند.
در سال ۱۹۲۰، ساکو و وانستی به اتهام سرقت مسلحانه و قتل دو نفر در جریان یک دزدی مسلحانه در یک کارخانه کفش دوزی ( در ماساچوست ! ) دستگیر شدند. محاکمه آنها در سال ۱۹۲۱ برگزار شد و به شدت مورد توجه رسانهها و افکار عمومی قرار گرفت. دادگاه آنها به یکی از پرحاشیه ترین محاکمات دوران خود تبدیل شد، به خصوص به دلیل تأثیرات آن بر جنبش کارگری و وضعیت مهاجران. محاکمه ساکو و وانستی با بیعدالتیهای آشکاری همراه بود. مدارک ارائه شده علیه آنها بسیار ضعیف و متناقض بود، اما با وجود این، آنها مجرم شناخته شدند. بسیاری بر این باور بودند که آنها به دلیل اعتقادات سیاسی شان و نه به خاطر جنایتی که متهم به آن بودند، محکوم شدند. این محاکمه نشاندهنده تعصب و تبعیض علیه مهاجران ، به ویژه کسانی که دارای دیدگاههای رادیکال مانند آنارشیسم بودند، تلقی شد.
محاکمه و محکومیت ساکو و وانستی واکنشهای گستردهای در سطح ملی و بینالمللی برانگیخت. تظاهراتهای بزرگی در حمایت از آنها در آمریکا و سراسر جهان برگزار شد. بسیاری از شخصیتهای برجسته از جمله آلبرت اینشتین و هلن کلر از آنها حمایت کردند و خواستار تجدیدنظر در پرونده شدند. با وجود اعتراضات و درخواستها برای تجدیدنظر در حکم، ساکو و وانستی در ۲۳ اوت ۱۹۲۷ در ماساچوست اعدام شدند.
این پرونده به نمادی از بیعدالتی، تبعیض علیه مهاجران و سرکوب تفکرات رادیکال در آمریکا تبدیل شد. پس از سالها، در سال ۱۹۷۷ ( نیم قرن بعد ! ) ، فرماندار ماساچوست، مایکل دوکاکیس، اعلام کرد که ساکو و وانستی محاکمهای ناعادلانه داشتهاند و آنها را تبرئه کرد! آیا این اقدام اعتراف به خطا و تلاش برای جبران بیعدالتی تاریخی شناخته شد...!؟
داستان ساکو و وانستی الهام بخش نویسنده کتابها ، نمایشنامهها و فیلمهای متعددی شده است. آنها به عنوان نمادی از مبارزه برای عدالت و مقاومت در برابر سرکوب شناخته میشوند. ساکو و وانستی همچنان یادآور اهمیت عدالت ، حقوق بشر و خطرات تعصب و تبعیض در نظامهای قضایی بخصوص ؛ باقی ماندهاند. نا گفته نماند اعدام ساکو و وانستی تأثیر عمیق و گستردهای بر جنبش کارگری آمریکا و حتی جنبشهای اجتماعی و سیاسی در سطح جهانی داشت. این رویداد به نمادی از بیعدالتی، سرکوب سیاسی و تبعیض علیه کارگران و مهاجران تبدیل شد و پیامدهای زیر را به دنبال داشت:
اعدام ساکو و وانستی بسیاری از کارگران و فعالان کارگری را به این واقعیت آگاه کرد که نظام قضایی میتواند به عنوان ابزاری برای سرکوب کارگران و سرکوب تفکرات رادیکال استفاده شود. این رویداد موجب ایجاد همبستگی بیشتری در میان جنبش کارگری شد، چرا که کارگران و اتحادیههای کارگری احساس کردند که با تهدید مشترکی روبرو هستند.
اعدام آنها انگیزهای برای جنبشهای آنارشیستی و سوسیالیستی فراهم کرد تا فعالیتهای خود را افزایش دهند و به طور فعال تر با سرکوب مبارزه کنند. این رویداد باعث شد ایدههای آنارشیستی و سوسیالیستی در میان کارگران بیشتر گسترش یابد و از آنها به عنوان نمونه هایی از بیعدالتی سرمایهداری و حکومت استفاده شود.
اعدام ساکو و وانستی نه تنها در آمریکا بلکه در سراسر جهان واکنشهای گستردهای برانگیخت. تظاهراتهای بزرگی در شهرهای مختلف جهان برگزار شد وهمبستگی بینالمللی کارگران و جنبشهای چپ را تقویت کرد. این همبستگی بینالمللی به جنبش کارگری کمک کرد تا در سطح جهانی قدرت بیشتری پیدا کند و نشان دهد که مسائل کارگران فراتر از مرزهای ملی است.
اعدام آنها باعث شد بسیاری از مردم و فعالان سیاسی – اجتماعی به ناعادلانه بودن نظام قضایی آمریکا پی ببرند و خواستار اصلاحات در سیستم قضایی و حقوقی شوند. این رویداد باعث شد جنبشهایی برای حمایت از حقوق مدنی و قانونی شکل بگیرد که هدفشان جلوگیری از تکرار چنین بیعدالتیهایی بود. از سوی دیگر، اعدام ساکو و وانستی نشان دهنده تشدید سرکوب دولتی علیه تفکرات رادیکال، به ویژه آنارشیسم بود. این دوران با نام " ترور سرخ" شناخته میشد، جایی که دولت آمریکا اقدامات شدیدی علیه فعالیتهای رادیکال ها انجام داد.
ماجرای ساکو و وانستی در ادبیات ، موسیقی، تئاتر و فیلم به عنوان نمادی از مبارزه برای عدالت و حقوق کارگران بازتاب یافت. اعدام آنان به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ جنبش کارگری آمریکا شناخته میشود. این رویداد به شکل گیری آگاهی سیاسی و اجتماعی بیشتر در میان کارگران و فعالان کمک کرد و تأثیرات ماندگاری بر جنبشهای کارگری و اجتماعی داشت. همچنین به عنوان یک یادآور همیشگی از بیعدالتیهای ممکن در یک سیستم قضایی تحت تأثیر تعصب و سرکوب سیاسی باقی مانده است.
در سال ۱۹۷۱ فیلمی با نام "ساکو و وانستی" (Sacco and Vanzetti) به کارگردانی جولیانو مونتالدو (Giuliano Montaldo) ساخته شد. این فیلم داستان واقعی نیکولا ساکو و بارتولومئو وانستی را بازگو میکند و به محاکمه، محکومیت و اعدام آنها میپردازد. موسیقی متن این فیلم توسط آهنگساز معروف انیو موریکونه (Ennio Morricone) ساخته شد. یکی از معروف ترین ترانههای فیلم با عنوان "Here's to You"، با صدای جون بائز (Joan Baez) خوانده شد. این ترانه به یکی از آهنگهای نمادین مرتبط با این داستان و جنبشهای عدالتخواهانه تبدیل شد.
بازیگران آن ریکاردو کوچیولا (Riccardo Cucciolla) در نقش نیکولا ساکو. جان ماریا ولونته (Gian Maria Volonté) در نقش بارتولومئو وانستی است! بازی این دو بازیگر تحسین فراوانی را به همراه داشت . ریکاردو کوچیولا برای ایفای نقش ساکو جایزه بهترین بازیگر مرد را در جشنواره فیلم کن ۱۹۷۱ دریافت کرد. از نقاط برجسته فیلم موسیقی آن است که توسط انیو موریکونه (Ennio Morricone)، آهنگساز برجسته و معروف ایتالیایی، ساخته شد!
فیلم "ساکو و وانستی" نه تنها یک بازنمایی تاریخی از محاکمه و اعدام این دو شخصیت است، بلکه به بررسی مسائل اجتماعی و سیاسی مربوط به نژادپرستی، تبعیض علیه مهاجران و سرکوب عقاید سیاسی میپردازد. این اثر سینمایی به شکلی تأثیرگذار نشان میدهد که چگونه عدالت قضایی میتواند تحت تأثیر تعصبات نژادی و سیاسی قرار گیرد.
ترانه به یادماندنی "Here's to You" متن این ترانه از جملاتی الهام گرفته شده که گفته میشود در آخرین نامههای ساکو و وانستی آمده بود: "Here's to you, Nicola and Bart. Rest forever here in our hearts." این ترانه به سرعت محبوب شد و به عنوان یک سرود برای جنبشهای آزادیخواهانه و عدالتطلبانه در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت.
فیلم "ساکو و وانستی" به دلیل بازتاب دقیق و حساس از بیعدالتی که این دو نفر با آن روبرو شدند، مورد تحسین زیادی قرار گرفت. این فیلم به عنوان یکی از ابزارهای مهم فرهنگی برای آگاهیبخشی درباره این واقعه و اهمیت عدالت اجتماعی شناخته میشود. فیلم و موسیقی متن آن به عنوان یادبودی برای مبارزه علیه بیعدالتی و نمادی از مقاومت در برابر سرکوب در تاریخ جنبشهای کارگری و عدالتطلبانه باقی ماندهاند.
نیکولا ساکو در زندان نامهای تأثیرگذار و احساسی برای پسرش، « دانته » نوشت. این نامه در ۱۸ اوت ۱۹۲۷، پنج روز پیش از اعدامش نوشته شده بود. در حالی که در برخی روایتها به اشتباه به دخترش نسبت داده میشود، اما در واقع او این نامه را برای پسرش نوشت. این نامه به عنوان یکی از مستندات انسانی و عاطفی از این ماجرا شناخته میشود و نشاندهنده عمق احساسات و افکار ساکو در مواجهه با مرگ است.
در بخشی از این نامه، ساکو به پسرش این گونه نوشت: " پسر عزیزم دانته! تو اکنون کوچک هستی، کوچکتر از اینکه بتوانی معنای این نامه را بفهمی. اما روزی که بزرگ شدی، معنای این را خواهی فهمید. پسرم، به خاطر داشته باش که پدرت و بارت ، بی گناه بودند. آنها (دادگاه) به خاطر اعتقادات ما، به خاطر آنچه که برای حقوق کارگران و فقرای جهان انجام دادیم، ما را کشتند. دوستت دارم، فرزندم. باید یاد بگیری که در برابر بیعدالتی ایستادگی کنی و هرگز تسلیم نشوی. همیشه به دنبال عدالت باش، حتی اگر بهای آن را باید بپردازی! "
این نامه نه تنها به عنوان یک سند تاریخی از زندگی ساکو بلکه به عنوان یادگاری از مقاومت، ایمان به عدالت و عشق یک پدر به فرزندش محسوب میشود. نامههای نیکولا ساکو و بارتولومئو وانستی که در طول دوره دستگیری، محاکمه و زندان نوشته شدند، به یکی از مهمترین اسناد تاریخی مرتبط با این پرونده تبدیل شدهاند. این نامهها نمایانگر تفکرات، احساسات و تجربیات شخصی آنان هستند و درک عمیقتری از شخصیت و عقاید این دو مرد را ارائه میدهند. بسیاری از این نامهها که به خانواده، دوستان و حامیان شان نوشته شدهاند، احساسات انسانی آنان در مواجهه با ظلم ، ناعدالتی و مرگ را به تصویر میکشند.
در نامهها ، ساکو و وانستی به طور مکرر به ناعادلانه بودن محاکمه خود اشاره کرده و اعتراضشان را نسبت به سیستمی که آنان را به جرم مهاجر بودن و داشتن عقاید آنارشیسم ، بیان کردهاند. ساکو و وانستی هر دو در نامههایشان از روحیه مقاومت و مبارزهجویی شان سخن میگویند. آنها همواره تاکید میکنند که به خاطر عقاید سیاسی و عدالت اجتماعی تحت پیگرد قرار گرفتهاند... یکی از جنبههای انسانی و تأثیرگذار نامهها، احساسات عمیق ساکو و وانستی نسبت به خانوادههایشان است. در نامهها، آنها به همسران و فرزندانشان مینویسند و از آنها میخواهند که قوی باشند. به ویژه نامههای ساکو به همسر و پسر کوچکش بسیار احساسی و عاطفی است. در یکی از نامهها، ساکو به پسرش مینویسد:
"اگر بخواهند مرا بکُشند، من نمیتوانم بگویم که این به ناحق بوده است. آنها مرا برای چیزی که به آن باور دارم میکُشند. به این امید که روزی حقیقت پیروز شود."
هر دوی آنان در نامههایشان امید دارند که روزی عدالت برقرار شود و حقیقت آشکار شود. آنها باور داشتند که قربانی نابرابری و تعصب شدهاند، اما با این وجود به ایده عدالت اجتماعی و حقوق انسانها امیدوار بودند. وانستی به ویژه در نامههایش از زبان فلسفی و عمیقی استفاده میکند. او علاقهمند به مطالعه ادبیات و فلسفه بود و بسیاری از نوشتههایش نمایانگر تفکرات عمیق در مورد زندگی، عدالت و مرگ هستند. او در یکی از نامهها مینویسد: "من مطمئن هستم که بیشتر از بسیاری از کسانی که امروز زندهاند، زندگی کردهام، زیرا زندگی من برای یک هدف بوده است."
این نامهها پس از مرگ ساکو و وانستی منتشر شدند و به یکی از نمادهای مبارزه علیه ناعدالتی و سرکوب سیاسی تبدیل شدند. آنها نه تنها جنبههای شخصی و انسانی آن دو را نشان میدهند، بلکه به عنوان سندی تاریخی، وضعیت اجتماعی و سیاسی زمانه را به تصویر میکشند. نامههای ساکو و وانستی در طول دههها الهامبخش بسیاری از فعالان حقوق بشر، نویسندگان و هنرمندان بوده است. این نامهها همچنان یادآور ناعدالتیهایی هستند که در سیستمهای قضایی میتواند به وقوع بپیوندد و اهمیت مبارزه برای عدالت و حقوق بشر را برجسته میکنند. مجموعهای از این نامهها بعدها در کتابهایی گردآوری و منتشر شد و این نوشتهها به بخش مهمی از ادبیات مقاومت و اعتراض تبدیل شدند.
متن این ترانه به یاد آنان و به احساسات و فداکاریهای آنها اشاره دارد! ترانه بهطور خلاصه به یاد و احترام به ساکو و وانستی نوشته شده و به نمادی از عشق و همبستگی در برابر بیعدالتی تبدیل شده است.
ترجمه فارسی: ترانه «Here's to You» که توسط جون بائز (Joan Baez) برای فیلم "Sacco e Vanzetti" نوشته و خوانده شد...!
"...این شما هستید، نیکولا و بارت (بارتولومئو)
استراحت کنید برای همیشه در قلبهای ما.
در دنیای ما، شما دو نفر ما را ترک کردید،
و ما را در انتظارتان گذاشتید.
خداحافظ ، خوب است که شما هرگز از یاد نخواهید رفت،
ما هرگز شما را فراموش نخواهیم کرد.
«Here's to You» به عنوان یک سرود عاطفی برای جنبشهای عدالتخواهانه و اجتماعی شناخته میشود و همچنان الهامبخش است. محاکمه ناعادلانه ساکو و وانستی و اعدام آنارشیستهای های مارکت شیکاگو* (Haymarket) هر دو نمونههای برجستهای از بیعدالتیهای قضایی و سرکوب سیاسی هستند که در تاریخ ایالات متحده و جنبشهای کارگری و آنارشیستی به ثبت رسیدهاند. پائیز 2024
* در اول ماه مه سال ۱۸۸۶، تجمعی در هایمارکت شیکاگو برگزار شد که هدف آن اجرای « هشت ساعت کار» در روز بود. در آن زمان تعداد کارگرانی که در اعتصاب برای هشت ساعت کار روزانه شرکت کرده بودند، در آمریکا بین ۳۰۰ هزار تا نیم میلیون نفر تخمین زده میشد. این اعتصاب توسط اتحادیه بینالمللی کارگران (IAA) سازماندهی شده بود و آگوست اسپایز، سردبیر مجله آنارشیستی «آربایتس سایتونگ»، به عنوان سخنران شرکت کرد. پس از این اعتصاب، تظاهراتهای دیگری نیز برگزار شد.
در ۴ مه ۱۸۸۶، حدود ۳۰۰۰ نفر در تجمعی در هایمارکت شیکاگو شرکت کردند. سخنرانان این تجمع آلبرت پارسونز، ساموئل فیلدن و آگوست اشپیز بودند. تحت فرماندهی جان بونفیلد، ۱۸۰ پلیس وارد عمل شدند و بونفیلد از تظاهرکنندگان خواست که «بلافاصله و بهطور مسالمتآمیز پراکنده شوند.» یک فرد ناشناس که هویتش تا به امروز معلوم نشده است، بمبی را به سوی پلیسها پرتاب کرد که در نتیجه آن هشت نفر کشته و حدود ۶۷ نفر زخمی شدند. تعداد دقیق کشتهشدگان و زخمیها هرگز بهطور دقیق مشخص نشد. نویسنده استیون کینزر در نیویورک تایمز مورخ ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۴ از کشته شدن هفت پلیس خبر داد.
هشت مرد آنارشیست که در سازماندهی این اعتصاب نقش داشتند ، دستگیر شدند: آگوست اشپیز، آلبرت پارسونز، جورج انگل، آدولف فیشر، لوئیس لینگ، اسکار نیبه، مایکل شواب و ساموئل فیلدن. هیچ مدرکی مبنی بر ارتباط این افراد با بمبگذاری وجود نداشت، اما مقامات قضائی و سیاسی تصمیم گرفتند که دستگیرشدگان را بهعنوان توطئهگران این بمبگذاری معرفی کنند. انگل بههمراه اسپیز و فیشر گناهکار شناخته شده و به اعدام محکوم شدند! انگل در نامهای به فرماندار ریچارد اوگلسبی نوشت که فرماندار نباید هیچ تخفیفی نشان دهد – او بیگناه است. او میتواند کشته شود، اما مجازات نمیشود. اینکه جورج انگل هنگام بمبگذاری حاضر نبود، برای هیئت منصفه اهمیتی نداشت و دادستان جولیوس اس . گرینل اعلام کرد که : « آنارشیسم در محکمه است!»
اعدام شدگان آنارشیستهای آلمانی در هایمارکت شیکاگو
پنج نفر از این هشت نفر به اعدام محکوم شدند، که چهار نفر از آنها در ۱۱ نوامبر ۱۸۸۷ اعدام شدند:
- آگوست اشپیز (August Spies)
- آلبرت پارسونز (Albert Parsons)
- آدولف فیشر (Adolph Fischer)
- جورج انگل (George Engel)
لوئیس لینگ (Louis Lingg) نیز یکی از محکومین به اعدام بود، اما پیش از اجرای حکم، در سلول خود خودکشی کرد.
سه نفر دیگر از محکومین به حبس ابد یا زندانهای طولانی مدت محکوم شدند:
- ساموئل فیلدن (Samuel Fielden)
- مایکل شواب (Michael Schwab)
- اسکار نیبه (Oscar Neebe)
این حادثه تأثیر عمیقی بر جنبش کارگری جهانی گذاشت و روز اول ماه مه
به عنوان روز جهانی کارگر در یادبود این رویداد و مبارزه برای حقوق کارگران شناخته میشود.