به دنیای آنارشیسم خوش آمدید(2)
تهیه و تدوین : فرشید یاسائی
پیشگفتار : آنارشیسم یک فلسفه سیاسی - اجتماعی و فرهنگی است که به دنبال حذف همه اشکال سلسله مراتب و اقتدار اجباری است. این نظریه بر این باور است که جامعه میتواند و باید بدون دولت یا هرگونه ساختار قدرت متمرکز عمل کند. آنارشیستها معتقدند که مردم قادرند بطور داوطلبانه و از طریق همکاری متقابل زندگی کنند. هرچند این نظریه در طول تاریخ پیروان و منتقدان بسیاری داشته است، همچنان به عنوان یکی از جنبشهای تاثیرگذار در گفتمان سیاسی باقی مانده است. آنارشیسم، مانند هر نظریه سیاسی دیگری، دارای نقاط قوت و ضعفهای خاص خود است. بررسی این جنبهها میتواند به فهم بهتر این نظریه و تأثیرات آن بر جامعه کمک کند. در ادامه...به برخی از نکات مثبت و منفی آنارشیسم پرداخته خواهد شد.
نکات مثبت آنارشیسم
آزادی فردی: یکی از مهم ترین نقاط قوت آنارشیسم تأکید بر آزادی و خودمختاری فردی است. آنارشیستها بر این باورند که افراد باید آزاد باشند تا بدون دخالت دولت یا ساختارهای قدرت، تصمیمگیری کنند و زندگی خود را پیش ببرند.
برابری: آنارشیسم به دنبال ایجاد جامعهای بدون سلسله مراتب است، جایی که همه افراد از حقوق و فرصتهای برابر برخوردار باشند. این ایده بر این باور است که نابرابریها و بیعدالتیها اغلب از ساختارهای قدرت ناشی میشوند.
همکاری و همبستگی: آنارشیسم بر اهمیت همکاری و همبستگی بین افراد تأکید دارد. آنارشیستها معتقدند که مردم میتوانند بدون نیاز به زور و اجبار، به صورت داوطلبانه با یکدیگر مراوده وهمکاری کنند.
خودگردانی: آنارشیسم پیشنهاد میکند که جوامع به جای تکیه بر نهادهای مرکزی، باید از طریق ساختارهای خودگردان و دموکراتیک اداره شوند. این میتواند به افزایش مشارکت افراد در تصمیم گیریهای اجتماعی و سیاسی منجر شود.
نکات منفی آنارشیسم
عدم وجود ساختار سازمانی : یکی از انتقادات اصلی به آنارشیسم، فقدان یک ساختار سازمانی پایدار و موثر است. برخی منتقدان معتقدند که در غیاب دولت و ساختارهای قدرت، حفظ نظم و اداره جامعه دشوار خواهد بود.
مشکلات عملیاتی : پیادهسازی کامل آنارشیسم در دنیای واقعی با چالشهای عملیاتی زیادی مواجه است. برای مثال، حفظ امنیت، تامین منابع و مدیریت بحرانها بدون یک ساختار مرکزی میتواند بسیار پیچیده باشد.
تضاد منافع: در جامعهای بدون ساختارهای قدرت، تضاد منافع بین افراد و گروهها ممکن است به سرعت به درگیریها و نزاعهای مداوم تبدیل شود. نبود یک مرجع قدرت مرکزی میتواند این درگیریها را تشدید کند.
سوءاستفاده از آزادی: آنارشیسم به شدت بر آزادی فردی تأکید دارد، اما این آزادی ممکن است به سوءاستفاده منجر شود. بدون قوانین و مقررات، احتمال افزایش رفتارهای غیرمسئولانه و آسیب زننده وجود دارد.
نتیجهگیری
آنارشیسم به عنوان یک نظریه سیاسی – اجتماعی و فرهنگی ، پیشنهادهای جذابی برای ایجاد یک جامعه آزاد و برابر دارد. با این حال، اجرای این نظریه با چالشها و مشکلات عملی زیادی همراه است. ارزیابی نقاط قوت و ضعف آنارشیسم میتواند به فهم بهتر این نظریه و بررسی امکان پذیری آن در دنیای واقعی کمک کند....در ادامه به پرسش هائی که مطرح است ، پاسخ داده خواهد شد!
1 - آنارشیسم چیست؟
آنارشیسم یک فلسفه سیاسی - فرهنگی است که بر مبنای حذف هر نوع سلسلهمراتب اجباری و سلطهگری، از جمله دولت ، و هر نوع سیستم اقتدارگرایانه سیاسی – اقتصادی استوار است. این فلسفه بر اساس آزادی فردی ، همکاری متقابل و خود مدیریتی است. با بررسی نکات مثبت و منفی آنارشیسم به ما کمک میکند تا دیدگاههای مختلف در مورد این فلسفه را بهتر درک کنیم.
آنارشیسم تاکید زیادی بر آزادی فردی و حقوق بشر و عدالت قضائی و سیاسی دارد. هدف این فلسفه، ایجاد جامعهای است که در آن همه افراد بدون دخالت دولت یا هر نوع سلطهگری دیگری، آزادی کامل دارند و رعایت ، شناخت و احترام به حقوق دیگران از واجبات است! آنارشیسم بر این باور است که همه افراد جامعه باید از حقوق و فرصتهای برابر برخوردار باشند. این فلسفه مخالف با هر نوع نابرابری اجتماعی ، قضائی و اقتصادی است. آنارشیستها به خودمدیریتی و تصمیمگیری جمعی اعتقاد دارند. این فلسفه به جای تکیه بر نمایندگان یا رهبران ، بر دموکراسی مستقیم و مشارکت همه افراد در تصمیمگیریها تأکید میکنند.
آنارشیسم بر همبستگی و همکاری متقابل بین افراد و گروهها تأکید دارد. این فلسفه بر این باور است که جامعهای که بر اساس همکاری و همیاری ساخته شده باشد، پایدارتر و عادلانهتر و انسانی تر خواهد بود. یکی از بزرگترین نقدها به آنارشیسم و آنارشیستها ، مشکلات اجرایی و عملیاتی کردن این فلسفه در دنیای واقعی است. گفته میشود : بدون دولت و ساختارهای اقتدار، حفظ نظم و هماهنگی در جامعه ممکن است دشوار باشد.البته کسانی این موضوعات را مطرح میکنند که از قدرت رویای خود کم استفاده میکنند! مطرح میشود که نبود یک نهاد مرکزی مانند دولت ، ممکن است به مشکلات امنیتی و نظم عمومی منجر شود. حفاظت از حقوق افراد و مقابله با جرم و جنایت در یک جامعه آنارشیستی میتواند چالشبرانگیز باشد.
در مورد اقتصاد و روند تولید ترس کاذبی وجود دارد ، لذا مطرح میکنند: بدون ساختارهای اقتصادی و مدیریتی متمرکز، حفظ تولید و توزیع منابع ممکن است دشوار شود. این مسئله میتواند به کمبود منابع و کاهش کیفیت زندگی منجر شود. در یک جامعه آنارشیستی، تنوع گستردهای از دیدگاهها و ایدهها وجود دارد که ممکن است به اختلافات شدید و عدم هماهنگی منجر شود. نبود یک مرجع مرکزی برای حل اختلافات میتواند مشکلات جدی ایجاد کند. در مورد اقتصاد و مدلهای پیشنهادی در مقاله ای جداگانه بدان پرداخته شده است!
2 - چگونه میشود آنارشیستها را در یک سازمان ؛ سازماندهی کرد؟
سازماندهی آنارشیستها در یک تشکل چالشی و بحث برانگیز است ، زیرا اصول اصلی آنارشیسم شامل رد هر نوع سلسله مراتب و اقتدار متمرکز است و عموما با احزاب مشکل دارند و تشکیل حزب نمی دهند! با این حال ، راهکارهایی وجود دارد که به آنارشیستها امکان میدهد تا به صورت مؤثر و با حفظ اصول خود، سازماندهی شوند. آنارشیستها دنیای کار و غیر کار را ازهم تفکیک کرده اند...آنجا که به دنیای کار مربوط میشود ، تشکیل سندیکا ، کانون ها ، شورا های گوناگون مطرح است. در اینجا چند روش و اصول برای سازماندهی آنارشیستها ارائه میشود:
1. خودمدیریتی و دموکراسی مستقیم
تصمیمگیری جمعی: تصمیمگیریها باید به صورت جمعی و با مشارکت همه اعضا صورت گیرد. ابزارهای مختلفی مانند مجامع عمومی، شوراهای محلی و کارگروههای تخصصی میتوانند برای این منظور استفاده شوند.
اتفاق نظر: استفاده از فرآیندهای اتفاق نظر به جای رایگیری اکثریت – اقلیت مدل دمکراسی های موجود! به همه اعضا اجازه میدهد تا صدای خود رابه گوش دیگران برسانند و در تصمیمگیریها نقش داشته باشند.
2. شبکهای و غیرمتمرکز
ساختارهای شبکهای: سازماندهی به صورت شبکهای و غیرمتمرکز به آنارشیستها امکان میدهد تا از ساختارهای سلسله مراتبی اجتناب کنند. در این ساختارها، گروههای کوچکتر با همکاری و هماهنگی با یکدیگر فعالیت میکنند.
فدراسیونهای محلی و منطقهای: تشکیل فدراسیونهای محلی و منطقهای از گروهها و کمیتههای مختلف که به صورت افقی و برابر با یکدیگر همکاری میکنند!
3. خودمختاری گروهها
استقلال گروهها: هر گروه یا کمیته باید استقلال خود را حفظ کند و بتواند به صورت مستقل تصمیمگیری کند. این به جلوگیری از تمرکز قدرت و حفظ اصول آنارشیستی کمک میکند.
پروژههای مشترک: گروههای مختلف میتوانند برای پروژههای مشترک با یکدیگر همکاری کنند، در حالی که استقلال خود را حفظ میکنند.
4. چرخش وظایف و مسئولیتها
چرخش نقشها: چرخش وظایف و مسئولیتها بین اعضا میتواند به جلوگیری از تمرکز قدرت و ایجاد برابری کمک کند و این در روانشناسی اعضا موثر است که کارجمعی را فدای تفکر حزبی و مرکزیت طلبی نکنند!
آموزش و توانمندسازی: آموزش مداوم و توانمندسازی اعضا به آنها کمک میکند تا مهارتهای لازم برای انجام وظایف مختلف را به دست آورند و در تصمیمگیریها مشارکت کنند.
5. شفافیت و پاسخگویی
شفافیت در تصمیمگیری: تمام تصمیمگیریها باید به صورت شفاف انجام شود و همه اعضا از فرآیندها و نتایج آگاه باشند.
پاسخگویی: اعضا باید نسبت به تصمیمها و اقدامات خود به دیگر اعضا پاسخگو باشند.
6. تاکید بر همبستگی و حمایت متقابل
همبستگی و همکاری: تقویت روحیه همبستگی و همکاری متقابل بین اعضا و گروهها از طریق فعالیتهای مشترک و حمایتهای متقابل.
ایجاد شبکههای حمایت: ایجاد شبکههای حمایت متقابل برای مواجهه با چالشها و مشکلات مشترک.
مثالها و موارد عملی:
سندیکاها و اتحادیههای کارگری آنارشیستی: مانند * CNT (...به پاورقی رجوع شود...!) در اسپانیا که به صورت خودمدیریتی و دموکراسی مستقیم سازماندهی شدهاند.
کمونها و اجتماعات محلی: گروههای محلی که به صورت خودمختار و غیرمتمرکز عمل میکنند و از اصول آنارشیستی پیروی میکنند. تجربه جنبش ماخنو در اوکرائین*(...به پا ورقی رجوع شود...!)
سازماندهی آنارشیستها بر اساس اصولی مانند آزادی، برابری، و همکاری متقابل میتواند به ایجاد سازمانهایی کارآمد و هماهنگ کمک کند، در حالی که ارزشهای بنیادین آنارشیسم حفظ شوند.
3- آیا در جهان امروزی آنارشیستها جائی برای خود دارند؟
بله...! در جهان امروز آنارشیستها جایگاه خود را دارند و در بخشهای مختلف جامعه و جنبشهای اجتماعی فعال هستند. آنارشیسم به عنوان یک فلسفه سیاسی و اجتماعی - فرهنگی همچنان تأثیرگذار است و در قالبهای مختلفی مانند فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دیده میشود. در اینجا به چند زمینه که آنارشیستها در آنها فعال هستند اشاره میکنیم:
1. جنبشهای اجتماعی و سیاسی:
جنبش ضدسرمایهداری: آنارشیستها نقش مهمی در جنبشهای ضدسرمایهداری ایفا میکنند. آنها با مخالفت با نظامهای اقتصادی نابرابر و تلاش برای ایجاد سیستمهای اقتصادی جایگزین مبتنی بر تعاون و خودمدیریتی فعال هستند. آنان معتقدند در یک جامعه آزاد آنارشیستی ؛ سرمایه اجتماعی میشود... نه دولتی ! در این مورد در بخش اقتصادی مفصل صحبت میشود!
جنبشهای زیستمحیطی : بسیاری از آنارشیستها در جنبشهای زیست محیطی نقش مهمی دارند و با فعالیتهایی گسترده و اعتراض به تغییرات آب و هوایی، به حفظ محیط زیست و مقابله با تخریب آن میپردازند.
حقوق بشر و عدالت : آنارشیستها در جنبشهای حقوق بشر و عدالت خواهی مشارکت مستقیم دارند و برای حقوق گروههای محروم و اقلیتها تلاش می کنند. خصوصا در جنبش زنان و موضعیگیری شدید با کار کودکان ! بردگی جنسی ، کودک آزاری ....و شکنجه و اعدام....آنارشیستها به کنترل موالید نظر خاصی دارند و فرزند آوری ( بیش از دو فرزند) را برای جامعه مفید ارزیابی نمیکنند!
2. سازمانهای کارگری و اتحادیهها
همبستگی کارگری: آنارشیستها از طریق شبکههای همبستگی و اتحادیههای مستقل کارگری به حمایت از حقوق کارگران و مبارزه با استثمار میپردازند.
3. کمونها و جوامع محلی خودمختار
کمونها: بسیاری از آنارشیستها در کمونها و جوامع محلی خودمختار زندگی میکنند و تلاش میکنند تا الگوهای جایگزین زندگی جمعی و خودمدیریتی را پیاده کنند.( برای اطلاع بیشتر رجوع شود به پاورقی ... شهرکی در پایتخت دانماک به نام * فری تاون کرستیانیا.Freetown Christiania * )
پروژههای محلی: پروژههای محلی مانند باغهای شهری، تعاونیهای تولیدی و مسکنهای اشتراکی که بر اساس اصول آنارشیستی سازماندهی شدهاند، در بسیاری از نقاط جهان وجود دارند.
4. فرهنگ و آموزش
آموزش آنارشیستی: آنارشیستها در زمینه آموزش نیز فعال هستند و مدارس و برنامههای آموزشی که بر اساس اصول دموکراسی مستقیم و خودمدیریتی طراحی شدهاند، را ترویج میکنند.
فرهنگ و هنر: بسیاری از آنارشیستها در حوزههای فرهنگ و هنر فعالیت میکنند و از طریق هنرهای تجسمی، موسیقی، و ادبیات، پیامهای خود را به مخاطبان میرسانند.
5. فناوری و اینترنت
از آنجائی که آنارشیستها اعتقاد به گردش اطلاعات و حفاظت از حریم خصوصی و آزادی اینترنت دارند! لذا در جنبشهای حفاظت از حریم خصوصی و آزادی اینترنت فعال هستند و با استفاده از فناوریهای رمزنگاری و شبکههای غیرمتمرکز به مقابله با نظارت دولتها و شرکتها های بزرگ میپردازند.
نتیجهگیری :
در جهان امروزی: آنارشیستها در حوزههای مختلفی از جامعه فعال هستند و به دنبال ایجاد تغییرات مثبت از طریق احترام به اصول آزادی ، برابری حقوقی و خودمدیریتی میباشند. اگرچه چالشها و موانع زیادی پیش روی آنها قرار دارد، اما فعالیتها و تاثیرات آنها همچنان ادامه دارد و در بسیاری از جنبشها و سازمانها نقش مهمی ایفا میکنند.
آنارشیسم و هنر :
آنارشیستها در عرصه هنر از طریق روشها و ایدههای متنوع و خلاقانهای مطرح شده اند! ... جالب است بدانید هنرمندان بسیاری هستند که ناخودآگاه در عرصه آنارشیسم ، هنر خود را عرضه میکنند با وجود اینکه ضرورتا آنارشیست نیستند!برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به فیلم معروف " شورش در کشتی بانتی " با هنرمندی مارلون براندو*!هنر به عنوان یک ابزار قدرتمند برای بیان ایدههای سیاسی و اجتماعی به آنارشیستها کمک کرده تا پیامهای خود را به مخاطبان بیشتری منتقل کنند. در زیر چند روش و رویکرد که آنارشیستها در عرصه هنر استفاده می کنند...:
1. هنر خیابانی و گرافیتی
گرافیتی و نقاشی دیواری: گرافیتی یکی از ابزارهای مؤثر برای بیان اعتراضات و پیامهای آنارشیستی است. نقاشیهای دیواری که موضوعات سیاسی و اجتماعی را به تصویر میکشند، میتوانند به جلب توجه عموم و آگاهیرسانی کمک کنند.
پوسترها و استیکرها: انتشار پوسترها و استیکرهای حاوی پیامهای آنارشیستی در فضاهای عمومی نیز میتواند به تأثیرگذاری و گستردگی پیامها کمک کند.
2. ادبیات و نوشتار
رمان و داستانهای کوتاه: نویسندگان آنارشیست از طریق خلق داستانها و رمانهای تخیلی و همچنین واقعگرا، ایدهها و انتقادات خود را نسبت به ساختارهای اجتماعی و سیاسی موجود بیان میکنند.
شعر و ترانه: شعر و ترانههای آنارشیستی که به موضوعاتی مانند آزادی، برابری، و عدالت میپردازند، تأثیر عمیقی بر مخاطبان داشته باشند.
3. موسیقی
پانک - راک و موسیقی اعتراضی: موسیقی پانک - راک که اغلب با ایدههای آنارشیستی و ضدسیستم موجود همراه است، یکی از بسترهای اصلی برای بیان پیامهای آنارشیستی است. ترانههای اعتراضی میتوانند به عنوان ابزار قوی برای انتشار ایدههای آنارشیستی استفاده شوند.
کنسرتها و جشنوارهها: برگزاری کنسرتها و جشنوارههای موسیقی با تمرکز بر هنر آنارشیستی به جلب توجه عمومی و تقویت همبستگی بین هنرمندان و مخاطبان کمک کرده است.
4. تئاتر و نمایش
تئاتر خیابانی: تئاتر خیابانی با اجرای نمایشهای کوتاه و اعتراضی در فضاهای عمومی به جلب توجه و آگاهیرسانی در مورد مسائل اجتماعی و سیاسی کمک کرده است!
پرفورمنس آرت (Performance Art) : اجرای هنر زنده میتواند به عنوان ابزاری برای بیان اعتراضات و نقدهای آنارشیستی استفاده شود. این نوع هنر با ترکیب عناصر سمعی وبصری و حرکتی میتواند تجربهای عمیق و تاثیرگذار برای مخاطبان ایجاد کند...مانند تئاتر و موزیک های خیابانی!
5. هنرهای تجسمی
نقاشی و مجسمه سازی: هنرمندان آنارشیست از نقاشی و مجسمهسازی برای خلق آثار هنری استفاده می کنند که مفاهیم و ایدههای آنارشیستی را به تصویر میکشند.
عکاسی و ویدئو: عکاسی و تولید ویدئو... به عنوان ابزارهای مؤثر برای مستندسازی اعتراضات و نمایش واقعیتهای اجتماعی و سیاسی استفاده میشود.
6. پروژههای مشارکتی و تعاونی
کارگاههای هنری: برگزاری کارگاههای هنری که به مشارکت جمعی و همکاری بین هنرمندان و مخاطبان تأکید دارند، میتواند به تقویت اصول آنارشیستی مانند همبستگی و خودمدیریتی کمک کند.
فضاهای هنری مستقل: ایجاد فضاهای هنری مستقل که توسط هنرمندان و بدون دخالت نهادهای دولتی یا تجاری اداره میشوند، به پرورش هنر آنارشیستی و ترویج ایدههای آن کمک کند.
مثالهای برجسته:
بنکسی (Banksy): هنرمند گرافیتی معروف که آثار او غالباً شامل پیامهای ضدسیستم، ضدسرمایهداری و ضداقتدارگرایی است و تأثیر زیادی در جلب توجه عمومی به مسائل اجتماعی دارد.
جوامع هنری آنارشیستی: گروههایی مانند "Critical Art Ensemble" که از هنر برای بیان اعتراضات سیاسی و اجتماعی و ترویج ایدههای آنارشیستی استفاده میکنند.
نتیجهگیری
آنارشیستها از هنر به عنوان یک ابزار قدرتمند برای انتشار پیامها و ایدههای خود استفاده میکنند. با استفاده از روشهای خلاقانه و مشارکتی در عرصههای مختلف هنری، توجه عموم را به مسائل اجتماعی و سیاسی جلب کرده و به تغییرات مثبت در جامعه کمک کرده اند . این میراث را آنارشیستها از بنیادنگذاران سبک امپرسیونیسم (Impressionism) به ارث برده اند!
4 - آیا جامعه ای آزاد مبنی بر نظریات آنارشیستی امکان پذیر است؟
آنارشیستها به طور عمده به ایجاد یک جامعه آزاد و بدون دولت و سرمایهداری اهمیت میدهند. آنها باور دارند که جامعهای که بر اساس اصول آزادی، عدالت، همبستگی و خودمدیریتی ساخته شده باشد، قابل تحقق است. اما آیا اینگونه جامعه واقعاً قابل تحقق است؟
با توجه به مخاطرات و چالشهای مختلف، ممکن است به نظر برسد که ایجاد یک جامعه آزاد و بدون دولت امکانپذیر نیست. اما آنارشیستها به عنوان یک هدف بلندمدت به ایجاد چنین جامعهای اعتقاد دارند و به دنبال ارتقاء و تقویت ساختارهای اجتماعی و اقتصادی بر مبنای اصول آنارشیسم هستند.
برخی از عواملی که ایجاد یک جامعه آزاد و بدون دولت را دشوار میکنند شامل موارد زیر است:
نیاز به تغییرات ساختاری: ایجاد یک جامعه آزاد و بدون دولت نیاز به تغییرات گسترده در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد که ممکن است بسیار پیچیده و دشوار باشد.
مقاومت نیروهای قدرتمند: نیروهایی که از حفظ و تقویت سیستم فعلی سود میبرند، به شدت مخالف ایجاد یک جامعه آزاد هستند و تلاش می کنند تا این تغییرات را مهار کنند.آنان با داشتن قدرت وسیع تبلیغاتی ! مطبوعات ، رادیو و تلویزیون و اینترنت....از اشاعه فرهنگی و سیاسی جامعه آزاد مورد نظر آنارشیستها ؛ شدیدا جلوگیری میکنند!
چالشهای امنیتی: گفته میشود بدون وجود دولت و نیروهای امنیتی مربوطه، ایجاد یک جامعه آزاد ممکن است با چالشهای امنیتی روبرو شود و این امر میتواند خطرات جدی برای جامعه به وجود آورد....در واقع کوششی است جهت سد قدرت تخیلات انسانها...! جالب است قدرتمندان در دولت ، کارتل های عظیم و ادیان... میکوشند بهشت و جهنم ( تخیلی ) را به مردم بقبولانند...اما از جامعه آزاد آنارشیستی وحشت دارند!
مسئولیتپذیری فردی: در یک جامعه آزاد، مسئولیتپذیری فردی بسیار مهم است و همه افراد باید توانایی مشارکت فعال در مدیریت و اداره امور جامعه را داشته باشند.
اگرچه ایجاد یک جامعه آزاد و بدون دولت ممکن است با چالشها و موانعی روبرو شود، اما آنارشیستها به عنوان یک ایدهال و هدف بلندمدت به این امر اعتقاد دارند و به دنبال پیشبرد این هدف با استفاده از روشها و استراتژیهای مختلف هستند. به هر حال، این ایدهال اغلب به عنوان یک راهنمای عملی برای تحقق اصول آزادی ، عدالت و همبستگی در جوامع مورد بررسی و بحث قرار میگیرد.
5- آیا آنارشیستها معتقد به جنگ مسلحانه هستند و طرفداری از تروریسم میکنند؟
آنارشیستها به طور کلی به جنگ مسلحانه و تروریسم معتقد نیستند، اما نظرات و عقاید مختلفی درباره این موضوع وجود دارد و افراد مختلفی هستند که به نحوه برخورد با سرکوب و تعدی دولتی و سیستم سرمایهداری نگرشی متفاوت دارند. برخی از آنارشیستها اعتقاد دارند که اقدامات مسلحانه ممکن است در برخورد با سرکوب و ستم دولتی توجیهپذیر باشند، در حالی که بسیاری دیگر از آنارشیستها به روشهای غیرخشونتآمیز، مثل اعتراضات مسالمتآمیز و ایجاد تغییرات اجتماعی از طریق آگاهیبخشی و مبارزه غیرخشونتآمیز میپردازند.
در واقع آنارشیستها به طور کلی به جلوگیری از سرکوب و تعدی دولتی و سیستمهای قدرتمند متمرکز تمایل دارند و به دنبال ایجاد جامعهای مبتنی بر همبستگی، عدالت، و خودمدیریتی هستند. اکثریت آنارشیستها اعتقاد دارند که تروریسم و استفاده از خشونت به عنوان راهی برای تغییر سیاسی، نه تنها باعث آسیب به افراد بیگناه میشود، بلکه به تضعیف اهداف اصلی جنبش آنارشیستی را به دنبال داشته باشد.
به همین دلیل، بسیاری از آنارشیستها به جای استفاده از خشونت و تروریسم، به روشهای مبتنی بر اقدام مسالمتآمیز و توانمندسازی افراد و جوامع برای مبارزه با سیستمهای سرمایهداری و دولتی تمایل دارند. این شامل اعتراضات مسالمتآمیز، انتشار آگاهی، سازماندهی جوامع مبتنی بر همبستگی و ایجاد جامعههای آزادیخواه و خودمدیریتی است.
بنابراین: میتوان گفت که برخی از آنارشیستها ممکن است اقدامات خشونتآمیز را موجه دانسته و حمایت کنند، اما بسیاری دیگر از آنها این رویکردها را رد میکنند و به جای آن به روشهای غیرخشونتآمیز و ایجاد تغییرات اجتماعی از طریق آگاهیبخشی و مبارزه مسالمتآمیز میپردازند. در مورد تروریسم و آنارشیسم ادامه میدهیم!
آنارشیسم و تروریسم دو مفهوم متفاوت هستند و هیچیک از آنها به عنوان مفهومی همسنگ با دیگری محسوب نمیشوند. آنارشیسم یک ایده ( غیر ایدئلوژیک !) سیاسی – اجتماعی و فرهنگی است که به ایجاد جامعهای بدون دولت و سیستمهای سرمایهداری و ایجاد اصولی مبتنی بر آزادی، عدالت و همبستگی تاکید دارد، در حالی که تروریسم به استفاده از خشونت، ایجاد ارعاب و ترس و حملات وحشیانه به افراد یا تاسیسات موجود برای تحقق اهداف سیاسی، ایدئولوژیکی دینی و غیر دینی و مکتبی ...اشاره دارد!
تروریسم به عنوان یک رویکرد خشونتآمیز و عموما برای به دست آوردن اهداف سیاسی خاص استفاده میشود و به عنوان یک ابزار برای ایجاد ترس و ناامنی در جامعه به کار میرود. تروریستها اغلب از روشهای خشونتآمیز مثل انفجارها، حملات مسلحانه، ربودن و گروکانگیری ، کشتار بی رحمانه برای تحقق اهداف خود استفاده میکنند.
بنابراین، میتوان به طور روشن بیان کرد که آنارشیسم و تروریسم دو مفهوم متفاوت هستند و آنارشیستها به طور کلی از استفاده از خشونت و تروریسم برای تحقق اهداف خود منصرف شده اند! و به روشهای غیرخشونتآمیز برای تغییرات اجتماعی - فرهنگی میپردازند و به آنانی که تحت تاثیر آنارشیسم به خشونت روی آورده و دست به ترور و بمب گذاری زده اند. اقدامات آنان را محکوم و ترور را در هر شکل و شمایلی محکوم میکنند!...ادامه دارد